به نام خدا
حوادث روز عاشورا در تهران قابل پیش بینی بود، هر چند آرزو می کردیم قبل از اینکه به این مرحله برسد ، قائله خاتمه یابد، اما موسوی و کروبی و بقیه ی کسانی که در این حوادث همراه این دو بودند، با ادامه ی لجبازیهای کودکانه یا ابلحانه ی خود کار را به این مرحله رساندند. آقایان چشمتان روشن، همین را می خواستید؟ اما این ره که شما می روید به ترکستان است. شما رقابت انتخاباتی را باختید، لشکر کشی خیابانی را باختید، اخلاق را باختید، سابقه ی خود را باختید، امروز هم دینتان را باختید. گرچه شما همانروز که به دروغ سی دی های ضد دروغگویی ساختید همه چیزتان را باختید. این آقای موسوی از اولین روزی که وارد معرکه شد دنیا و آخرت خود را باخت. آقای کروبی هم گویا کم کم نیاز پیدا می کند در امیرآباد یابیمارستان 506 ارتش یاشاید بیمارستان روانپزشکی آزادی بستری شود، البته اگرهمچنان پا برجا باشد.
متاسفانه عده ای برای دنیای نداشته ی عده ای دیگر ، دین و دنیای خود را می بازند. اما کسانی که کنار نشسته اند که ما نمی توانیم حق را تشخیص دهیم، یا هوی و هوس و نفس اماره است که نمی گذارد حق را تشخیص دهند یا با لجبازی نمی خواهند از حق طرفداری کنند. به هر ترتیب عدم تشخیص حق دلیل موجهی در پیشگاه خداوند نیست. مردم کوفه هم نتوانستند حق را تشخیص دهند یا نخواستند یا برای یاری حق برنخاستند که علی (ع) تنها ماند حسن (ع) بی یاور و مظلوم و حسین (ع) در کربلا شهید شد. در حدیثی آمده است که در هنگام ظهور پرچمهای زیادی باعنوان مهدویت بلند می شود که همه گمراه کننده اند و مردم را به اشتباه می اندازد. گرچه در همان زمان پرچم هدایت مهدی موعود(عج) در میان این پرچمهای باطل همانند خورشید روشن و واضح است ، البته برای کسانی که دنبال حق باشند. این فتنه هم همانند دیگر فتنه هاست که غافلین را در خود می بلعد. به کسانی که به ضدیت با ولایت فقیه می پردازند بایدگفت که چه خوشتان بیاید و چه نیاید عبادات شما بی ولایت بی ارزش است. حال هر چه قدر هم برای دلخوشی خود دلیل و منطق بیاورید. دین نیزد خداوند اسلام است و اسلام هم بدون ولایت علی (ع) کامل نیست و ولایت مهدی موعود(عج) هم ادامه ولایت علی (ع) است و بنا بر گفته ی صریح امام زمان (ع) ولایت فقیه عادل ادامه ی همین ولایت است.
اما سوالی از مخالفان ولایت فقیه:
آیا شما مخالف اسلام هستید یا موافق؟ اگر مخالفید و خود را مسلمان نمی دانید که هیچ اما اگر موافقید؛ آیا باید احکام اسلام پیدا شود یا خیر؟ اگر مخالف پیدا شدن احکام اسلام هستید که باید در مسلمانیتان تجدید نظر کنید. اما اگر موافقید، چه کسی باید این احکام را پیاده کند؟ کسی که عالم به تمام احکام اسلام است یا کسی که بی اطلاع؟ اگر شخص بی اطلاعی بخواهد کاری انجام دهد این کار را از او می پذیرید یا باید حتمادر کاری که انجام می دهد دانش و تبحر داشته باشد. پس فقیه و مجتهد به عنوان کسی که عالم به احکام اسلام است مجری پیاده کردن احکام اسلام است. اما حال چگونه باید این احکام اجرا شود؟ بدون حکومت می توان احکام اسلام را پیاده کرد؟ پس حکومت اسلامی باید وجود داشته باشد و امروز ولی فقیه به عنوان مجری احکام دین و جمهور ی اسلامی به عنوان بستر حکومتی این عمل شناخته می شود. اگر شما راه حل دیگری دارید بفرمایید، ما گوش می دهیم؟
بعد از تمام این جریانات برخی که خودخواهی ، حسادت و لجاجت جلوی دیدشان را گرفته با آنکه داعیه ی مذهبی هم دارند با وقاحت تمام حوادث روز عاشورا را تایید و حمایت می کنند. اینها کسانی اند که حاضر به رفتن زیر بار حرف حق نیستند. سرانجام کار این افراد هم کاملا مشخص و هویداست، نیازی به گفتنن نیست. اما جوابی هم برای روز ظهور و برای شب اول قبر کنار بگذارید. تضعیف ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ، تضعیف اسلام است و شما باید جوابگوی این ضرباتتان به دین باشید. می دانم با خشم تمام می گویید که اینها ولایت فقیه را مساوی با اسلام می دانند. باشد شما راه حلی برای دفاع از اسلام در برابر کفار بدون ولایت فقیه بیاورید ما سراپا گوشیم.
اما چیزی که در تمام این مخالفین در هر حدی از مخالفت وجود دارد حب غرب است. غرب یعنی دنیا و حب غرب یعنی حب دنیا و حب الدنیا راس کل الخطیئة. من از خودم می گویم جاییکه از فرهنگ و تمدن غرب خوشم می آید به وضوح وسوسه های شیطانی را می بینم. تکنولوژی غرب تمام قد در مسیر دنیوی است و اثری از معنویت در آن نیست و اگر این تکنولوژی چشم ما را کور کند در حقیقت حب دنیاست که ما را به خود مشغول داشته است. وقتی از سینما و ادبیات غرب با وجد و خوشحالی یاد می کنیم از دنیاپرستی و خداگریزی به وجد می آییم. به قول دوستی هر گونه مخالفت با نظام و ولایت فقیه از نفس اماره برمی آید. خوب در خود کنکاش کنید اگر ذره ای خدا را در این مخالفت یافتید ، مسئول هستید که آنرا ابراز نکنید. برای مثال در تمام این حوادث بعد از انتخابات آیامخالفان ذره ای از اسلام و قرآن حمایت کردند و به اعتراضاتشان رنگ خدایی داشت؟ اگر داشت به ما هم بگویید تا بدانیم. در میان تمام مخالفان جمهوری اسلامی آیا کسی یافت می شود که به خاطر اسلام و دین حق با آن مخالفت کند.
حرف آخر اینکه کمی با خود خلوت کنید؛ ببینید در این راهتان تا چه اندازه خدا معیار قرار داده اید؟ این را هم بدانید که اگر خدا را در نظر گرفتید؛ بی دلیل نمی توانید تهمت بزنید، نمی توانید عیب جویی کنید، نمی توانید حرف دروغ بگویید، نمی توانید بی انصافی کنید و کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک نشان دهید.
کلمات کلیدی: