بار پروردگارا من برای کسی وصیت ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه کاغذ می خواهم همچون تیغی و یا تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا تو خود شاهد هستی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت، هستی خویش را ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس و لندن هامبورگ بوده و یا در....
و تو ای امامم، ای که به اندازه تمامی قرنها سختیها و رنج کشیدی از دست این نابخردان خرد همه هیچ دان. لحظه لحظه این زندگی بر تو همچون نوح، موسی و عیسی و محمد(ص) گذشت ولی تو ای امام و ای عصاره تاریخ، بدان که حرکتت حرکت اسلام را با تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان خیانت به تاریخ انسانیت و کلیه انسانهای حاضر و آینده تاریخ می باشد.
کلمات کلیدی: