به نام خدا
برخی نظرات هاوکینگ در مورد جهان
آیا جهان آنطور که فرد مویل می گوید" یک کار طراحی شده" یک طرح مرموزانه بزرگ برای امکان ساختن حیات هوشمند بوده است؟ یا شاید ما به توضیح راه های ممکن دیگر دست نیافته ایم؟
ما جهان را اینطور که هست می بینیم زیرا ما هستیم.
چیزها آن طور که می بینیم هستند چون ما هستیم.
اگر دنیا متفاوت بود ما نمی توانستیم باشیم، تا به آن پی ببریم.
جان ویلر: شاید اصلا قوانین فیزیک نمی تواند وجود داشته باشد مگر آنکه مشاهده کنندگانی باشند تا آن قوانین را بیابند در این صورت جهانهای دیگری نخواهد بود زیرا هر جهانی که امکان پیدایش مشاهده کنندگان را ندهد ، وجود نخواهد داشت.
هاوکینگ عقیده دارد: در زمانی که آنرا آغاز یا افرینش می نامیم، قوانینی وجود داشته است که جهان را این طور که می بینیم و نه به صورت دیگر به وجود آورد.
ص 86
هاوکینگ فکر می کند جهان می تواند در فضا و زمان، محدود و بدون مرز باشد. زمان ممکن است نه آغازی داشته باشد و نه پایانی. تمام این فضا و زمان در خود می پیچد و مانند سطح کره زمین سطح بسته ای تشکیل می دهد.
دوران تورمی، محاسبات پیش بینی می کند که جهان به حالت نسبتا نمایی یا تورمی می نامد. طی این دوران اندازه آن با ضریب بسیار بالایی افزایش یافته ، ولی چگالی آن بدون تغییر مانده است.
ص109
پیج همکار هاوکینگ: از دیدگاه یهودی- مسیحی " خداوند نه تنها آغاز جهان بلکه کل انرا خلق کرده و به نگهداری از آن ادامه می دهد اینکه جهان آغازی داشته یا فاقد آن بوده است ربطی به مساله آفرینش آن ندارد." پروردگاری که خارج از جهان و زمان ماست نیاز به آغاز برای شروع خلقت ندارد.
ص112
جهان ما می تواند جزئی از کلاف سردرگم بی انتهایی از جهانهایی باشد که مثل کندوی زنبور، بی پایان شاخه پیدا می کنند و به یکدیگر متصل می شوند. در این صورت نه تنها جهانهای نوزاد ف بلکه جهانهای بزرگتر را نیز شامل می شود. در جهان ممکن است در بیش از یک نقطه اتصالهای سوراخ کرمی ایجاد کنند. سوراخ کرم ها ممکن است قسمتهایی از جهان ما را به قسمتهای دیگر همین جهان، یا به جهانهای دیگر متصل کنند.
ص133
هاوکینگ از خود می پرسد این چیست که به معادلات آتش می دمد و جهانی را می سازد تا این معادلات به تشریح آن بپردازند: برای چه جهان به خود آنقدر زحمت می دهد که وجود داشته باشد. او می گوید به این گونه سوالات سوالی است که نگرش علمی عادی با مدلهای ریاضی ف قادر به پاسخ دادن به آن نیست.
نظریه همه چیز به ما خواهد گفت که جهان چگونه کار می کرد و چرا این طور است که هست به ما نخواهد گفت که اصول چرا وجود دارد؟ اگر من نظریه همه چیز را می دانستم آن وقت ما فکر خدا را می دانستیم... اما هاوکینگ توجه نمی کند که آیا ما حتما باید نظریه همه چیز را پیدا کنیم تا به فکر خدا دست یابیم.
ص 152
منبع: جستجو برای یافتن همه چیز داستان زندگی و پژوهشهای استیون هاوکینگ/ مولف : کیتی فرگوسن/ مترجم: دکتر رضا خزانه/ انتششارات فاطمی/ چاپ ششم 1392