به نام خدا
چه روزهایی بود آن روزها. هرگز باورم نمی شد که روزی را بی تو صبح کنم. اما این روز امد. روزی بی خمینی. مگر می شد ایران وانقلاب را بی امام تصور کرد. گرچه دشمنان برای این روز لحظه شماری می کردندو برنامه ها داشتند. آنها در بیت قائم مقام رهبری هم نفوذ کرده بودند، تا بعد از امام کارها را به دست خود بگیرند. حال که امام نبود چه بایست کرد. چه کسی رهبر انقلاب میشود؟ اما مردم آنقدر در عزا و بهت و حیرت بودند که به این چیزها فکر نمی کردند. آنها چند روز پیش که خبر بیماری امام را شنیده بودندف گرچه دعا می کردند ولی هرگز چنین روزی را نمی خواستند که به یاد آورند. اصلا نمی خواستند که به آن فکر کنند. چون واقعه سهمگینی بود که حتی فکر آن هم تمام وجودمان را به لرزه می انداخت. اما بلاخره دعای امام کار خود را کرد و امام بادلی پردرد از دوست و دشمن با مردم وداع گفت. امام به دیدار جد خود حضرت رسول اکرم(ص) و جده اش صدیقه شهیده زهرا(س) شتافت.
روزهای سختی بود برای امت و برای همه ی دوستداران امام. دشمنان شادی خود را کتمان نمی کردند و منتظر جنگ داخلی بر سر قدرت بودند. اما مردم و بسیجی ها پدر خود را از دست داده بودند. حالا بی امام چگونه زندگی کنند. آخر امام کار که تمام نشده رفتی؟ مگر قرار نبود که تا ظهور حضرت مهدی(عج) پیش ما بمانی. چرا رفتی؟ هنوز برای رفتنت زود بود. پس از جنگ تازه می خواستیم به خود آییم و ترا بشناسیم و در پشت سر تو بهاعتلای کلمه الله در جهان همت گماریم. اما زود رفتی ما هنوز ترا نشناخته بودیم که رفتی. ما با تو انس گرفته بودیم، ما دنیا را با تو شناختیم و و دنیا را با تو می خواستیم. اما زود رفتی، زود.
اما اماما بعد تو دشمنان که دل به نابودی انقلاب بسته بودند و منتظر ایران بعد از تو بودند ناگاه مات و مبهوت انگشت حیرت به دندان گرفتند. رهبر ایران انتخاب شد. خامنه ای رئیس جمهور ایران به رهبری منسوب شد. رهبری و ولایت فقیه چیزی نیست که بتوان چشم طمع به آن داشت. این جایگاه جز درد و اندوه خون دل و صبر چیزی در بر ندارد که به خاطرش جنگ راه بیافتد و بزرگان قوم به جان هم بیافتند. اما مردم با این انتخاب قاطع مجلس خبرگان آن هم در اولین ساعات رحلت امام همه حتی دوستان را هم به حیرت واداشتند. دوستان انقلاب هم توقع چنین سرعت عملی را نداشتند. اما به لطف خدا این کشور یک روز هم بی رهبر نماند. و جانشینت به حق راه تو را پی گرفت. امروز پس از گذشت 19 سال و با سپری شدن تحولات بسیار در کشور می بینیم که جز او شایسته تر برای این مقام نبود. خدا ما را به انتخاب او هدایت کرد.
اما دشمنان ولایت فقیه دست برنداشتند و طی این سالها با حملات شدید خود از داخل و خارج و با تهمتهای فراوان و ریز و درشت سعی در خراب کردن جایگاه ولایت فقیه داشتند. از تهمتهای دیکتاتوری گرفته تا دست اندازی بر بیت المال مسلمین و اعمال نفوذ در دستگاهها و هزاران انگ و تهمت ناروا که ناجوانمردانه به ایشان روا داشتند که قصدی جز متزلزل کردن جایگاه ولایت فقیه و نابودی انقلاب در بر نداشت. اما وقتی که در این کشور روزگاری حکومت و امور دست کسانی می افتد که وقیحانه ،مغرورانه و آشکارا ندای رفراندوم سر می دهند تا نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و بدینگونه با ضربه بر پایه های ولایت فقیه به اهداف شوم خود برسند، چگونه چنین نظامی به دیکتاتوری و حذف مخالفان متهم می شود. آیا آنها که جمهوری اسلامی را اینگونه متهم می کنند خود حاضرند که زمام امور کشورشان را به دست یک مسلمان بدهند که بخواهد نظام کشورشان را تغییر دهد و یک حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دهد. شما که حتی حضور یک زن مسلمان با حجاب را در کشور خود تحمل نمی کنید چگونه به ما حمله می کنید و تهمت سرکوبی مخالفان می زنید.
خداوند این نظام را از شر دشمنان محفوظ بدارد.
کلمات کلیدی: