به نام خدا
تاریخ علم در کشور ما در سده اخیر تاریخی نه چندان دلگرم کننده است. باز شدن دروازه شور به سوی علوم و تکنولوژی غربی هر چند در دوران اسفناک قاجاری پدیده ای نو و راهی برای رهایی کشور از ورطه فقر و بی سوادی آن دوران بود اما شیوه عملی آن عواقبی برای کشور در پی داشت که تا کنون گریبانگیر آن هستیم. اعزام دانشجو به اروپا و آوردن مدرسان اروپایی به ایران البته کوتاهترین راه برای عزیمت کسور به سوی دنیای علم و فن بود، اما لزوما بهترین راه نبود. این تاثیر در علوم انسانی نمود بارزتری یافت و سبب شد تجربیات و یافته های غربی بدون هیچ دخل و تصرفی وارد کشور گردد. و در نتیجه اینگونه ترویج گردید که تنها راه رهایی از فقر و بدبختی برای کشور حرکت در مسیر غرب می باشد. تاسیس دانشگاه قدم بعدی برای رواج علوم غربی بود. البته صرف تاسیس دانشگاه مغایرتی با مذهب نداشت اما نحوه اداره و دروس ارائه شده ، تحصیلکرگانی تحویل جامعه می داد که تمام هم و غمشان پیشرفت کشور به همان سبکی بود که در دانشگاه آنرا فرا گرفته بودند. در این سالها تلاشی برای نقد و بررسی این علوم به ویژه در بخش علوم انسانی به عمل نیامد و تحصیلکردگان و دانشمندان یا تنبل و یا مبهوت غرب از خود تلاشی برای نقد این علوم و ارائه نظریات جدید نپرداختند.
بعد از انقلاب و با انقلاب فرهنگی امید می رفت که این سد شکسته شود اما با شهید شدن برخی بزرگان حوزه علوم انسانی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی و با درگیری کشور در جنگی هشت ساله و پس از آن دولتهای سازندگی و اصلاحات دوباره کار به دست کسانی افتاد که قائل به همان تفکر قبلی، یعنی اخذ بی چون و چرای علوم غربی بودند. به این ترتیب تا کنون بحث تولید علم در کشور به ویژه در حوزه علوم انسانی پیشرفت چندانی نکرد. این خصوصیت به خصوص در علومی که از غرب وارد شده نمود بیشتری یافت.
چندی است که بحث ایجاد کرسیهای نظریه پردازی مطرح شده و چند روز گذشته خبری مبنی بر تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی بودیم. اما باید گفت ما قبل از ایجاد این کرسیها باید کسانی داشته باشیم که در ابتدا نظریه پردازی را قبول داشته باشند و در مرحله بعد خود نظریه پرداز باشند. باید نظریه پردازانی داشته باشیم که به آنها کرسی بدهیم و باید تفکر نظریه پردازی و جرات نقد و بررسی علوم غربی در ایران به وجود آید. تا وقتی که دانشگاه های ما جرات ورود به این حیطه را نداشته باشند ، ایجاد این کرسیها چه فایده ای خواهد داشت.
البته این اتفاق را باید به فال نیک گرفت و با حمایت از کسانی که در خود توانایی ارائه نظریاتی جدید مطابق با علوم اسلامی و شیعی می بینند چه در حوزه و چه در دانشگاه گامی محکم به این سو برداشت و فراتر از حرف و شعار حرکت خود را برای تحول علمی دنیای اسلام برداریم. امیدوارم که این تصمیم در هزارتوی مسائل اداری و سیاسی گرفتار چالشهای خودساخته نشود و بتواند راه خود را بپیماید. هرچند در ایران امروز این امیدواری قدری سخت نشان می دهد.
کلمات کلیدی: علم