سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مجلس های دانش عبادت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
در ساحت اندیشه
 
مسئله ای به نام حجاب

به نام خدا

حجاب چیست؟

حد حجاب چیست؟

چه نوع حجابی مد نظر است؟

اصلا حجاب اجباری است؟

اینها و سوالهای بیشماری از این دست در مورد حجاب وجود دارد که هنوز پاسخ داده نشده است. سوالهای راجع به حجاب را چه کسی باید جواب بگوید؟ آیا حوزه و علمایی که اکنون دولت در این امر تحت فشار قرار داده اند به وظیفه خود عمل کرده اند؟ اگر عمل کرده بودند که اکنون پس از سی سال نباید اینگونه با پلیس و رعب و وحشت به دنبال بسط حجاب باشیم. پدیده ای که این روزها در جامعه ی ما شایع است مادران چادری و دختران بدحجاب و یا حداقل مانتویی است. آیا هیچ به علت این پدیده فکر کرده اید؟ آیا این امر به این دلیل نیست که پدر و مادر چادری نتوانسته اند فلسفه حجاب را درست شناخته و به دختران خود منتقل کنند؟ آیا این نشان از کم کاری اهل علم نیست؟

باید کمی دقیقتر به مسئله فکر کرد. بدحجابی معلول است نه علت. باید با علت مبارزه کرد. باید به جستجوی علل این امر پرداخت. چرا درحالیکه در کشورهای اروپایی گرایش به حجاب در حال افزایش است ما اینجا باید برای مبارزه با آن لشکر کشی کنیم؟ وقتی در اقتصاد دنباله رو سرمایه داری بوده و ادامه دهنده راه غربیان آیا باید هنوز انتظار حجاب کامل از همه داشته باشیم؟ مگر کلی حدیث و آیات و روایات در اقتصاد و اموال حلال و حرام بر زندگی و تفکر آدمی نداریم پس چرا در زمینه اصلاح اقتصاد مردم کار جدی انجام نمی شود؟ چرا هنوز بانکداری ما مشکل دار است؟ آیا سودهایی که بانکها از مردم می گیرند و بعد همین پولها وارد زندگی می شوند نمی تواند از علتهای بدحجابی باشد؟ آیا پولهای کلانی که در فوتبال بی حساب و کتاب رد و بدل می شود نمی تواند از این عوامل باشد؟ وقتی سبک زندگیمان غربی است چه انتظاری داریم که در امر حجاب اسلامی باشیم؟ چرا طرح امنیتی حجاب را از سینما و تلویزیون شروع نمی کنیم؟ مگر اینها الگوهای جوانان ما نیستند چند درصد از بازیگران سینما حجاب کامل را رعایت می کنند؟

آیا حوزه و دفاتر مراجع نمی توانند در این مورد برنامه ریزی کنند؟ آیا نمی توان عده ای از روحانیون را در امر مد  و حتا سبک زندگی تربیت کرد تا با در نظر گرفتن اصول اسلامی مدهای جدید برای لباس بدهند؟ آیا باید مردم را وادار کرد تا چادر یا مانتوی سیاهی (پوشیدن رنگ سیاه در اسلام مکروه است) بپوشند؟ آیا نمی توان از وجوهات شرعی مبالغی را در تولید و توزیع لباسهای اسلامی اختصاص داد؟ اگر حجاب این ارزش را ندارد پس چرا این همه سر و صدا راه افتاده است؟

بحث دیگر این روزها جداسازی دختران و پسران در دانشگاه هاست. که این امر هم به نظر من بحثی انحرافی است. زمانی که رهبر انقلاب اسلامی کردن دانشگاهها را مطرح نمودند بنده در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل می نمودم مسولین دانشگاه فورا اقدام به جداسازی کلاسهای مختلط نمودند . البته جداسازی که صورت نگرفت فقط کلاسهای پسران به آخر شبها به صورت اجباری انتقال یافت. آنها از اسلامی کردن همین را فهمیدند گرچه به نظر من شاید عده ای هم بودند که با این کار سعی در به انحراف کشاندن موضوع داشتند که این امر به اینجا رسید که رهبر انقلاب دوباره پس از چندین سال بحث اسلامی کردن دروس دانشگاهی را مطرح کردند. اگر آن زمان اسلامی کردن دانشگاه به جداسازی دختر و پسر محدود نمی شد ما چندین سال در امر اسلامی کردن جلو نبودیم؟ امروز هم باز همین تفکر در حال جولان دادن است تا بحث اسلامی کردن دروس با حاشیه برود.

در نهایت بنده نظرم این است که در این دعواهای حجابی عده ای هستند که به دنبال تخریب دولت می باشند. امیدوارم خداوند همه ی ما را هدایت نماید


کلمات کلیدی: فرهنگ، علوم انسانی

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 90/4/18:: 9:55 صبح     |     () نظر
 
زیر آب تمدن غرب را بزنیم.

به نام خدا

این روزها بحثهای جدی مطرح می شود در مورد تجدید نظر در دروس علوم انسانی در دانشگاه ها. گاهی هم خبرهایی می رسد از کنارگذاشتن اساتیدی که در این حوزه به شدت وابسته به علوم غربی بوده و مروج این علوم در دانشگاه ها هستند. گذشتهاز صحت وسقم این خبر باید از دریچه دیگری به این قضیه نگاه کرد.

برای مقابله با نفوذ علوم و تمدن غربی نیاز به حذف نیست بلکه باید ضمن تقویت خود پاشنه آشیل(بهتر است بگوییم چشم اسفندیار) تمدن غرب را هدف بگیریم. تمدن غرب گرچه به لحاظ ظاهری بسیار مجلل و مقتدر نشان می دهد اما دچار چالهشای اساسی است و به ویژه در این دوران آنچنان متذلل است که می توان با هدفگیری درست و البته به شرط ارائه جایگزین بهتر، ضربه های سنگیینی به آن وارد کرد و تا مرز نابودی پیش برد. گرچه به طور طبیعی نیز این تمدن در حال سقوط و نابودی است.

بهترین راه مقابله با این تمدن به قول عامیانه این است که زیرآب این تمدن در میان مردم و فرهیختگان زده شود.  اگر اینگونه عمل شود به خودی خود این تمدن جایگاه خود را در میان مردم جهان از دست می دهد و می توان با ارائه درست تمدن و فرهنگ و علوم اسلامی جایگزین مناسب این تمدن را به جهانیان معرفی کرد. این وظیفه هم بر عهده نخبگان و استادان متعهد حوزه و دانشگاه است.

نکته ظریف دیگری در این بین باقی می ماند و آن این است که به علت تنگاتنگی رابطه بین ظاهر پیشرفته و فن آوریهای روز دنیا در غرب (همان پیشرفت مادی غرب) با علوم انسانی تمدن غرب ممکن است در هنگام مبارزه با این علوم و نیز فرهنگ غرب دچار تناقض شده و خود و دیگران نیز دچار حیرت شویم. در ضمن نمی توانیم بگوییم که ما از فن آوری غرب استفاده می کنیم ولی از فرهنگ آنها تأثیر نمی پذیریم.  باید دانست که بالاخره فن آوری حاصل از تمدن غرب پشتوانه فرهنگی و علوم انسانی دارد. نیم خواهم بگویم که نباید از این فن آوریها استفاده کرد بلکه باید دانشمندان ما ضمن تفکر در به چالش کشیدن تمدن غرب این موضوع را هم در نظر بگیرند. به این معنی که نمی توان در عمق ذهن خود برای این فن آوریها اصالت قائل شد و در کنار آن به مبارزه به تمدن غرب پرداخت. همانند این است که بر سر شاخه ای نشسته باشی و سرشاخه ببری. دانشمندان ما باید به الگویی اسلامی از پیشرفت فکر کنند. تا این الگوی جایگزین ارائه نشود نمی توان هم دل به ظاهر پیشرفته تمدن غرب بست و هم با آن به مبارزه پرداخت.

 


نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 89/7/2:: 7:7 صبح     |     () نظر
 
شمس العماره

 به نام خدا

 

سریال شمس العماره بالاخره به پایان رسید سریالی با نقاط ضعف بسیار و نقاط قوت کم. شاید برخی تاکید بر صرفه جویی را از نقاط مثبت آن بدانند. اما در کل این سریال این پیام را نمی رساند چرا که تناقضاتی در فیلمنامه آن وجود دارد با آن خانه کذایی و مجلل!!! برای کسانی که نمی دانند ، باید گفت که این خانه در داراباد تهران قرار دارد خانه است بزرگ و مجلل. من که اول بار آنرا دیدیم متعجب شدم که این خانه از آن کیست و شاید اصلا خانه نباشد و هتل باشد. گرچه دنبالش نرفتم و برایم هم چندان مهم نبود. نکته ی تا حدی قابل قبول در این سریال بازی برخی بازیگران بود. وگرنه داستان نه سری داشت و نه؟ البته ته آنرا بالاخره یک جوری ماست مالی کردند. اما جالب اینکه عوامل فیلم مسابقه ای می گذارند برای پیش بینی داماد خانواده و در نهایت با حیله ای ناجوانمردانه و بی هیچ مقدمه ای در آخرین دقایق سریال شخصی را وارد فیلم کرده و به عنوان داماد مورد نظر نشان می دهند. این هم از آن نقصهای سریالهای ایرانی همانند دلنوازان است که چندین ماه سریال را کش می دهند و در آخر با ناشی گری تمام سرو ته قضیه را هم می آورند، بدون رعایت روابط منطقی در داستان.

اما نکته دیگر رعایت نکردن عرف جامعه دینی ما و همچنین برخی موازین شرعی در فیلم است که از همان اولین قسمتهای فیلم به چشم می آمد. در حالیکه سعی می شد یک خانواده معمولی ایرانی نشان داده شود اما این خانواده بین خانواده ثروتمند ، متوسط، مذهبی ، روشنفکر،‌ غربزده و سنتی در رفت و آمد بود. بی کاری تمام اعضای خانواده در حالیکه فقط به شکور بابت بی کاری گیر می دادند، جالب بود و اینکه بالاخره این خانواده چه منبعی برای درآمد دارد.  لیلا از طرفی دختری امروزی است با ولی بی هدف و سرگردان در حالیکه انتظار بر کارکردن او بود ولی مانند دختران سنتی در خانه منتظر خواستگار است. در این خانه هر کسی بدون دلیل وارد می شود و بدون دلیل چند شبی مهمان می شود و بعد...  پری بدون مشخص شدن دلیل کافی و انگیزه در خانه ی دامادش زندگی می کند. بعد هم که با اقای هرمز ازدواج می کند باز هم ....

شریفه معلوم نیست با چه دلیل و برهانی فکر خارج رفتن به سرش می زند آن هم با آن وضع زندگی خانواده اش. پدر مرحوم خانواده فردی است مرموز و قابل احترام برای همه ، اما باز هم بی هویت وناشناخته.

خلاصه که این فیلم بیش از این هم درخور نوشتن نیست. فقط چند وقتی مردم را سرگرم کرد که البته اگر برای شوخیهایش بود که فیلمهای مدیری از آن جلوتر است.

 


کلمات کلیدی: سینما، رسانه ملی، فرهنگ

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 88/8/27:: 9:49 صبح     |     () نظر
 
یادی از دوران مدرسه

به نام خدا

 

مدرسه

دوران مدرسه دورانی است که هر چند در آن دوران آرزو می کنیم کاش زمانش کمتر بود و زمانی که مهر میشد دوباره غصه درس و مشق را می گرفتیم؛ اما در عین حال دورانی است که برای همیشه در خاطره ها می ماند. دوران شر و شور بچگی ، دوران درس و مشق، دوران ثلث اول، دوم و سوم، دوران فارسی، ریاضی ، دوران املاء وانشاء. این دوران از یاد کسی نمی رود. همچنین است مدرسه و معلمان و مدیر و ناظمهایش؛ اینها همه به یاد انسان می ماند. در این اولین روزهای آغازین سال جدید تحصیلی می خواهم ادای دینی کرده و از برخی بهترین معلمان دوران تحصیل خود تجلیلی کنم. هر جا که هستند خداوند حفظشان کند.

ابتدایی را در مدرسه (دبستان) پرستش واقع در خیابان طوس بعد از 21 متری جی در منطقه 9 گذراندم. مدرسه ای که چندسالی است متآسفانه متروکه شده است و شیشه هایش هدف بازی بچه ها گشته. از تعطیلی این مدرسه دلم گرفت شاید چون که خاطره های خوبی از آن به یاد دارم. هر چند روزهای اول مدرسهبا ترس همراه بود ترسی که برخی اولیای مدرسه و همچنین برخی بچه های بزرگتر که دوران ابتدایی خود را در آن مدرسه گذرانده بودند. اما دورانی بود که معلمان ما را با دنیا آشنا کردند. اولینمعلم من خانم رحمانیان بود، معلمی مهربان بر خلاف برخی معلمان همان مدرسه که به شدت دانش اموزان را تنبیه می کردند. در این میان آقای جعفری معلم کلاس پنجم و آقای جزایری مدیر مدرسه را هم فراموش نمی کنم. آقای رهایی ناظم مدرسه، با آن اسم شیک و سختی که داشت و همچنین ظاهر خوش تیپ و خوش پوشش همراه با حلقه و ساعت طلا که همیشه ساعتش را طوری می بست که صفحه ساعت به سمت کف دست قرار می گرفت( همانگونه که اکنون من می بندم).

 

 

 

مدرسه سلمان فارسی

 

 

دوره راهنمایی و مدرسه راهنمایی پسرانه سلمان فارسی رو به روی دانشگاه شریف و جنب آموزش و پرورش منطقه 9. این دوران و معلمانش بیشترین تأثیر را بر زندگی من گذاردند. مدرسه ای بزرگ و به یاد ماندنی با معلمان و ناظمانی متفاوت که هیچ وقت فراموششان نخواهم کرد.   آقای دادفر مدیر همیشه و جدی مدرسه که در طول 3 سال شاید سه بار هم دانش آموزان لبخند بر لب او ندیدند، هر چند خودش هم چندان قابل رؤیت نبود. آقای فهیمی که بیشترین تأثیر را در زندگی من گذارد، او کسی بود که برای سادات احتراف وافری قائل بود و در عوض نسبت به بقیه دانش آموزان نسبت به ایشان سختگیرتر. وقتی علت را جویا شدیم گفت که سادات به علت موقعیتشان وظایف سنگینتری دارند. در دوران درسه از دو معلم یک سیلی خوردم که هر دو سراغاز دوستی با ایشان گردید و یکی از ایشان همین آقای فهیمی بود. او داستانهایی را سر کلاس و یا خصوصی برایم بازگو کرد که شاید آنها را در وبلاگ بنویسم. آقای نعیمی مسئول تربیتی مدرسه بعد از آقای فهیمی بیشترین تأثیر را در دوران مدرسه بر من داشت. او با کلاسهای طرح اسوه و جمع کردن عده ای از دانش آموزان علاقمند هفته ای یکبار برای ما از مباحث فلسفه، دین و مذهب و ... صحبت می کرد. فیلمهای ویدیویی ( در سالهای 67 و68) که در نمازخانه مدرسه برای مان نمایش می داد هنوز در ذهنم ماندگار است، شمشیر زن یک دست، پنجه های فولادی و ..... آقای کریمی معلم ریاضی که همیشه با بچه های فوتبالیست ، فوتبال بازی می کرد. آقای ابراهیمی معلم پیر ولی دلسوز حرفه و فن. آقای بروجردی معلم خلاق و خوش اخلاق تاریخ و جغرافیا که با شور و حرارت خاصی تاریخ رابیان می کرد که همه مجذوب این درس می شدیم. البته معلم زبان هم که هنوز از درسهای غلط او در رنجم و به سختی توانستم این اغلاط را از ذهنم دور کنم.

دوران دبیرستان را در دبیرستان بزرگ شهید بهشتی واقع در خیابان آزادی -خیابان دکتر هوشیار در منطقه 9 گذراندم. آن دوران هم دورانی با افت و خیز برای من بود. از سال اول و ناظمی که با شلنگ بچه ها را می زد و بعدها هم فهمیدیم برخی را فقط با همان شلنگ می توان کنترل کرد. و معلم زیست شناسی تازهکار که بچه ها اذیتش می کردند. و همین باعث شد که من برای همیشه فکر معلمی را از سرم بیرون کنم. معلم زیست شناسی سال دوم که به خاطر ضعف در زبان انگلیسی نتوانست برای ادامه تحثیل به خارج برود و این باعث شد که من درس زبان را جدی بگیرم، چرا که امیدوارم بودم برای ادامه تحصیل به خارج بروم.

سالهای بعد یعنی دوم ، سوم و چهارم معلمانی داشتم که هر کدام در آینده من به نحوی موثر بوده و دید مرا به زندگی جهت بخشیدند. آقای کراچی معلم زیست شناسی سال سوم و چهارم که به حق قبولی بسیاری از بچه ها در دانشگاه مدیون زحمات او بودند. او درس زیست شناسی را با سبک و شیوه ای خاص به بچه ها یادمی داد که البته نتیجه بیش از سی سال تجربه معلمی او بود. هیچ وقت او و کلاسهایش را فراموش نخوام کرد. آقای کاتوزیان معلم مسلط وبا سواد در فیزیک بود و علاقه ام را به فیزیک بیش از پیش کرد. آقای کریمی معلم جبر و مثلثات و همچنین معلم ریاضیات جدید که هر چند در درس دادن به ما ضعفهایی داشت و موجب نارضایتی دانش آموزان را ایجاد کرده بود ولی به هر حال معلم بود و محترم. آقای پرچمی معلم زیست شناسی هم هر چند سعی می کرد با بچه ها نزدیک و خودمانی باشد ولی در آخر کار با کاری کرد بچه ها از دستش دلگیر شدند اما به هر حال معلمی بود دوست داشتنی.

این مطلب را فقط جهت اظهار ارادت به معلمان دوران تحصیلم نوشتم . امیدوارم که هر جا هستند موفق و موید باشند.

 

 

 


کلمات کلیدی: علم، فرهنگ

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 88/7/6:: 5:27 عصر     |     () نظر
درباره
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
جلوه او
جاءالحق و زهق الباطل
آیت الله خامنه ای
آکادمی مطالعات ایرانی
اسلامیکا
اطلاعات حکمت و معرفت
المیزان
اندیشکده یقین
انجمن ایرانی تاریخ
انجمن منطق ایران
انجمن علمی - پژوهشی تاریخ
انجمن جامعه شناسی ایران
انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ
بانک اطلاعات نشریات کشور
بنیاد دکتر محمود افشار
بنیاد دکتر فردید
بنیاد حکمت اسلامی ملاصدرا
بنیاد دائره المعارف اسلامی
بنیاد بوعلی سینا
بنیاد پژوهشهای اسلامی
بنیاد اندیشه اسلامی
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
بنیاد دکتر افشار
بنیاد دکتر حسابی
پایگاه اطلاع رسانی نقشه راه
پایگاه تاریخی میر طاهر حسینی
پژوهشگاه علوم انسانی
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات
پژوهشکده تاریخ علم
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشکده تحقیقات اسلامی
پژوهشکده باقرالعلوم(ع)
راهنمای فلسفه در اینترنت
دیوان شعرا
رضا داوری اردکانی
رحیم پور ازغدی
حجره طلبگی
دائره المعارف بزرگ اسلامی
کتابخانه تبیان
سایت علمی نخبگان جوان
دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
فلسفه نو
کتابخانه دیجیتال نور
مجلات تخصصی نور
مجمع عالی حکمت اسلامی
مجله سمات
هم اندیشی
علم دینی
وبلاگ نویسان ارزشی
سایت تخصصی تاریخ اسلام
فلسفه و عرفان اسلامی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
علوم اجتماعی اسلامی ایرانی
کانون اندیشه جوان
تاریخ نوشت(دکتر عبدالله ناصری طاهری)
ترجمان
دکتر ابراهیم دینانی
دبیرخانه انجمن های علمی حوزه
دانشگاه و فرهنگ
دکتر مهاجرنیا
مرکز تحقیقات امام علی(ع)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
موسسه مطاعلات تاریخ معاصر ایران
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
مرکزتحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) روابط
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
عبرت پژوهی تاریخ
فرهنگ امروز
حکمت نوین اسلامی( خسروپناه)
علوم اجتماعی اسلامی ایرانی
فرهنگستان زبان و ادب پارسی
فرهنگستان علوم اسلامی قم
پژوهشگاه دانشهای بنیادین
طاقچه
چوک
فلسفه شریف
دکتر حسینعلی نوذری
دانشنامه جهان اسلام
بنیاد سمات
شورای گسترش زبان وادبیات فارسی
کنگره پیشگامان پیشرفت
فتوح اندیشه
فرزند ازادی
علی صفاری حائری
فلسفه علم هگل
کتابخانه ملی ایران
کتابخانه مجلس شورای اسلامی
مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی
موسسه شیعه شناسی
مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی
مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی
مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
معرفت
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نقشه راه
Institute of Historical Research (IHR)
The Center for Teaching History with Technology
Islamicwisdom
socialhistory
social science reaserch network
jstor
ProQuest
آرشیو یادداشت‌ها