به نام خدا
با عرض سلام و تبریک سال نو خدمت دوستان
در حال خانه تکانی و تغییرات متناسب با شرایط روز و صد البته شرایط جدید خودم در وبلاگم هستم لذا از زحمتی که در بازدید از وبلاگم به عمل آوردید متشکر هستم. فعلا می توانید از قسمت بایگانی مطالب استفاده کنید. در ویرایش جدید وبلاگ از نقطه نظرات و راهنمایی شما استفاده خواهم نمود.
التماس دعا
کلمات کلیدی:
به نام خدا
متاسفانه وبلاگ ندایی از درون با فرمان قوه قضائیه بسته شد. اما این نه رسم عدالت است که دست و بال عده ای در انتشار انواع توهین و دروغ و افترا باز بگذارند و طرف مقابل را از هر سو در تنگنا قرار دهند. این مشابه کار غربیان در دوران دفاع مقدس است که ما را تحریم کردند و به صدام هر چه توانستند کمک کردند. اما خداوند شاهد اعمال ماست و همین ما را بس است.
این نوشته ی کوتاهی بود در حمایت از احمد شریعت و وبلاگش
قوه قضائیه بداند که او تنها نیست و مدعیان توهم زده شده اند
کلمات کلیدی:
به نام خدا
بار دگر سفر آغاز کرد
آن شیر مرد
رفت از مرز پرگهر
از مهد شهامت
دیار شهادت
رفت به جنگ روبهان و گرگان
آن خصمان بشریت
سیه رویان فریبکار
آن شیاطین روزگار
رفت تا که فریاد کند
غم انسان را یاد کند
رفت...
رفت تا رسوا کند
زراندوزان آدم کش
آن برده داران آزادیخواه را
تا که برملا سازد
راز خون آلوده ی این تمدن
دروغهای بیشمار مدرنیته را
او رفت تا پرسد
از دوران استعمار
از برده داری
از استثمار و استحمار
پرسد از شب ظملانی شب پرستان
از سقوط انسانی شهوت پرستان
هان ای جماعت صد رنگ بد رنگ
ننگ بر رنگهاتان صد ننگ
ای گرگان روبه مزاج
شما خیانتها نمودید بر انسان
جفا نمودید بر حق و حق طلبان
شما بر انسانیت تاختید
خوی حیوانیت را برتر ساختید
همه را جز خود بربرخواندید
بربریت خویتان بود
همه را بر مسلک خویش دانستید
خود را برتر از همه
از خدا هم بالاتر دانستید
یادتان باد از روزگار بربریت خویش
از خوی عصبیت بر قبیله ی خویش
خون انسانها بر گرده ی شماست
نه خون که
روح انسانیت را به تاراج بردید
هر چه عرض و ناموس در جهان بود به غارت بردید
شیطان گشت مسئله آموز مکتب شما
کردید مسجود ملائک را بنده ی شیطان
این همه بود ارمغان تمدن شما
کلمات کلیدی:
به نام خدا
روز شعر و ادب پارسی به پارسی زبانان مبارک باد. گرچه ادبیات را دوست دارم ولی کمتر فرصت می یابم برای مطالعه. اما شعری که چند سال پیش گفته بودم را امروز در وبلاگ می گذارم. گرچه خود را شاعر نمی دانم اما نغمه های دل بود که بر صفحه کاغذ نواخته شد. از کم و کاستش مرا عفو بفرمایید.
شیشه ها را نشکنید
شاید که در زیر آن
پسرکی منچ بازی می کند
یا که پیرزنی
از پس سالها محنت
گوشه ای استراحت می کند
یا که دخترکی
از برای پای شکسته ی عروسکش
گوشه ای تنها گریه می کند
شاید که بیماری
از برای شفا
دعا می کند به درگاه خدا
شیشه ها را نشکنید
شاید که شیهشه ی تنهایی تنهایی باشد
یا که قلب بلورین عاشقی
یا شاید
کاخ بلورین آرزوهای
دختری جوان، در اتاق تنهایی اش
شیشه ها را نشکنید
شاید از پشت آن کسی
ستارگان را به نظاره نشسته
یا که مادری در انتظار فرزند
ساعتها چشم به خیابان دوخته
شاید هم پدری تنها و خسته
رو به خدا ایستاده
شیشه ها را نشکنید
شاید در پشت آن گلی
در جستجوی نور خورشید
یا پرنده ای در قفس طلایی خویش
به یاد روزهای پرواز
غمگینانه می خواند
شیشه ها را نشکیند
محض رضای خدا
کلمات کلیدی:
به نام خدا
دو عکس که با دوربین خودم از باغ وحش پارک ارم گرفتم در این مطلب می گذارم. امیدوارم جالب باشد.
کلمات کلیدی:
به نام خدا
دوش دیدم که مهمانها در میخانه زدند
زنگ و در و کلون همه با هم زدند
سرنشینان رنو، پراید و پژو
بر سر من برج نشین داد و هوار زدند
خاله جان بار مهمان نتوانست کشید
قرعه فال به نام من بیچاره زدند
جنگ هفتاد دو مهمان همه را عذر بنه
چون نداشتند شام در خانه ما زدند
شگر ایزد که فردا هم وقت کار بود
ورنه تا صبح همه با هم بشکن می زدند
آتش آن نیست که از شعله آن خندد شمع
آتش آن است که بر بخت من بیچاره زدند
کس چو صاحبخانه نرفت امشب در اندیشه فردا
تا که سر خوانش همه خانه اش آتش زدند
شاعر: بنده حقیر
کلمات کلیدی:
به نام الله
امروز شنبه 19 شهریور و 10 سپتامبر مصادف با روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. براستی چرا این عمل به عنوان معضلی برای جهان غرب تبدیل شده است؟ باید کسانی در این باره تحقیقات وسیعی انجام دهند. درباره این موضوع دو نکته وجود دارد. اول اینکه غرب با توجه به تفکرات و فرهنگ اومانیستی یعنی انسان سالاری و یا بهتر بگویم انسان خدایی خود را مالک بر خود می داند. یعنی هر انسانی بر بدن و جان خود مالک است. پس در این فرهنگ خودکشی نباید تقبیح شود. ولی دیده می شود که روزی با نام پیشگیری از خود کشی ایجاد کرده اند. چرا؟ اگر بر اساس این تفکر انسان مالک بر خود است چرا باید از خودکشی جلوگیری کرد؟ البته جواب به این پرسش در حیطه جامعه شناسان و غرب شناسان است. اما چیزی که به نظر من می رسد این است که اگر این امر یعنی خودکشی به معضلی برای جهان غرب تبدیل شده و آنان را درگیر مشکلات اجتماعی کرده است، پس باید در تفکرات اومانیستی خود شک کرده و به اصلاح آن بپردازند. وگرنه که اینگونه فعالیتها و ساخت این روزها تنها مبارزه با معلول است. حقیقت مطلب این است که تمدن غرب دچار تناقضات آشکاری شده است و برای حل این تناقضات به جای اینکه سراغ ریشه و اصل این مشکلات برود به دنبال حل مشکلات ناشی از معلولها می رود. که این از غرب مدعی عقل گرایی بعید است.
مطلب دیگر در این مورد ایجاد روز جهانی برای پیشگیری از خودکشی است. غرب مسئله و مشکل خود را جهانی می شمارد. کسی نیست به این غرب بگوید که این مشل شماست نه همه مردم دنیا. چطور است که برای آن یک روز جهانی به عنوان معضلی جهانی به راه انداخته ای؟
به نام خدا
اول شهریور /23آگوست روز جهانی یادبود تجارت برده و لغو آن است.
این مطلب را از روی یک سررسید متوجه شدم. برایم جالب است که یکچنین روزی در تقویم جهانی ثبت شده است اما در ایران کسی به آن توجه ندارد. چرا هیچکس از این روز برای روشن ساختن ابعاد این فاجعه عظیم تاریخ بشر که غرب آنرا تحمیل کرده استفاده نمی کند. از این روز بهره های زیادی حتی در سطح جهانی به نفع جبهه مستضعفین می توان برد. متاسفانه غرب با سرپوش گذاشتن بر این واقعه مهم و یا حداقل با تاکید بسیار بر لغو آن سعی در انحراف اذهان و حافظه تاریخی مردمان دنیا دارد. تا ما فراموش کنیم که در پس شعارهای زیبای مدرنیته و در دموکراسی، حقوق بشر، احترام به حقوق فردی انسانها، اومانیسم، و هزاران شعار ریز و درشت دیگر خون میلیونها انسان قربانی برده داری نهفته است. چرا از پس صدای کارخانه ها و ماشین الات و مظاهر تمدن غرب، ناله ها و زجه های مادران و کودکان سیاه و سرخ را نمی شونیم؟ چرا گوشمان برای شنیدن صدای زنجیرهای بردگان هنگام سوار شدن بر کشتیها ناتوان است؟ چرا چشمان ما از دیدن تنهای نحیف و شلاق خورده ی سیاهان ناتوان است؟ چرا زوزه شلاقها و صدای دلخراش نشستن آنها بر تن زنان و مردان سیاه به گوشمان نمی رسد؟ از چه رو نابودی نسل سرخپوستان از یادمان رفته است؟ چرا استرالیا را سرزمینی بکر و بی سکنه برایمان تصویر می کنند که اروپاییان آنرا به تمدن رسانده اند؟ چرا غارت سرمایه های آفریقا و آسیا و آمریکا به فراموشی سپرده شده است؟ نژادپرستی زائده ی کدام تفکراست؟ برتری سفید بر سیاه از میان کدام منطق برآمده است؟
چرا غرب با افتخار تمام روز لغو برده داری را جشن می گیرد؟ اصلا مگر برده داری تمام شده است که اینها بر تابوتش جشن و پایکوبی می کنند؟ ما چرا دنباله رو غرب شده ایم و فراموش کرده ایم که تمدن امروز غرب بر خون میلیونها انسان بی گناه و بر ثروتهای غارت شده ی من و شما استوار شده است؟
امروز باید ظلم غرب بر بشریت را با صدای بلند فریاد زد و از آن برائت جست و دانست که برای پیشرفت باید به دنبال راه تازه ای بود و طرحی نو در انداخت.
کلمات کلیدی: غرب وحشی، غرب، تمدن، فراماسونری