به نام خدا امروز روز فریاد علیه فتنه گرانی است که بیش از 8 ماه کشور را در التهاب و آشوب قرار دادند و پس از ناکامیهایشان در سال گذشته دوباره سر از آخور خویش بیرون آورده و عروده می کشند. این فتنه گران ظارها زندگی و حیات خود در این بیش از یک سال را مرهون قدرت خود و حامیان آمریکایی و اسرائیلی شان و نیز ترس نظام مقدس جمهوری اسلامی از برخورد با ایشان می دانند. آنها همچنان با وقاحت تمام خود را بیشمار می خوانند و جمعیت اوباش روز 25 بهمن را بیش از جمعیت مردمی 22 بهمن تصور می کنند. اما ان شاءالله به فضل خداوند دوران این فتنه نیز به سر آمده است، گرچه فتنه گر همچنان باقی است و اسلام عزیز و به تبع آن جمهور اسلامی عزیز تا برقرار حکومت عدل مهدوی همچنان با دشمنان خارجی و داخلی دست به گریبان است. باید بدانیم که اگر ما با دشمنان کاری نداشته باشیم آنها با ما کار دارند. زیرا که اساس دین و به ویژه اسلام بر نفی مستکبران است. مستکبران هم حاضر نیستند دنیای خود را رها کنند و در برابر حق سر فرود آورند و خداوند نیز وعده داده است که مستکبران را به خاک مذلت بکشاند. خداوندا چقدر مشتاقم بودم روزی را که مستکبران و گردنکشان و ظالمین چگونه تحقیر شده و به خاک مذلت کشیده می شوند. خداوندا ترا سپاس می گویم که چنین روزهایی را به من نشان دادی. این سران فتنه بدانند عمر فتنه آنها به سر آمده است و باید به مجازات اعمالشان برسند. کاس می شد با اجازه رهبر عزیزمان مقام عظمای ولایت این فتنه گران را به دست مردم بسپارند که خود مردم می دانند با این اراذل و اوباش چگونه برخورد کنند. آنقدر می زنیم و می خوریم تا این فتنه به پایان برسد. اینگونه برخورد با این افراد به حساب نیروی انتظامی و نظام هم نوشته نمی شود. اما گرچه می دانم این راه حل در خود فتنه های دیگری دارد. اما به هر حال ما تا محاکمه و مجازات سران فتنه از پا نخواهیم نشست. اما نباید فراموش کرد که تمام مصیبتهایی که پس از دفاع مقدس کشیدیم و تمام هزینه هایی که انقلاب داد و تمام محرومیتهایی که اقشار مردم در این دوران متحمل شدند زیر سر شخصی است که همچنان با سخنان دویهلو و کنایه آمیز بر طبل اختلاف می کوید. آقای هاشمی می توانست برای پیشبرد انقلاب بسیار سودمند باشد. اما صد افسوس که خود سدی در برابر اهداف انقلاب شده است. من کمترین به آقای هاشمی نصیحت می کنم که به انقلاب بازگردد و دست در دست مردم انقلابی بدهد تا همانند گذشتگانی که خود بهتر می شناسد دنیا و آخرتش بر باد نرود. سخنانی که فرزندان هاشمی در جریان فتنه سال گذشته زدند و رفتار آقای هاشمی نشان از عمق منیتها و حسادت ایشان به مقام ولایت دارد و اینکه آرزو می کرد نفر اول مملکت باشد. او در جایگاه مصلحت که آنرا هم رهبر بنا بر مصلحت به ایشان واگذار کردند به دنبال مصلحت خود و عشیره اش است. کیست که نداند پشت فتنه گران در طول سالهای پس از رحلت امام(ره) به ایشان گرم بوده است؟ کیست که نداند سیاستهای دولت ایشان فقر را در کشور توسعه داد؟ کیست که نداند به مدد دولت ایشان رفاه طلبی و تجمل گرایی در تمام زوایای پنهان و آشکرا کشور و مردم رسوخ کرد؟ کیست که نداند این گروه برای رسیدن به متامع دنیوی خود طی سالهایی که قدرت در دستشان بود سعی در زدودن افکار بسیجی و انقلابی از میان مردم و جوانان و کشیدن آنها به مشغولیان غربی داشتند؟ انتخابات سال 84 واقعا شوکی بود که هیچ کس منتظر آن نبود زیرا که برنامه های این گروه حساب شده بود و از بین بردن جمهوری اسلامی و یا تهی کردن این نظام از روح انقلابی و اسلامی و ساقط کردن ولایت فقیه به خوبی برنامه ریزی کرده بودند. از اینرو هر چه فریاد دارید بر سر هاشمی بکشید که اوست ستون این فتنه.
کلمات کلیدی: انتخابات 88، جمهوری اسلامی، دشمن، فتنه