سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه برای خدا دوست بدارد، برای خدادشمن بدارد و برای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمانشان کامل شده است . [امام صادق علیه السلام]
در ساحت اندیشه
 
آن ترک شیرازی

اگر آن ترک شیرازی دل تو رابه دست آورد ، به حال هنودیش چه چیز خواه یبخشید؟

 

حافظ:

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

                                                  به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

صائب:

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

                                                به خال هندویش بخشم سرودست و تن و پا را

هرآنکس را که می بخشند ز ملک خویش می بخشند

                                               نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

 

شهریار:

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

                                                به خال هندویش بخشم   تمام روح و اجزا را

هرآنکس را که می بخشند بسان مردمی  بخشند

                                               نه چون صائب که می بخشد سرو دست و تن و پا را

سرو دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

                                               نه بر آن ترک شیرازی که برده است جمله دلها را

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/6/9:: 2:43 عصر     |     () نظر
 
سال اول دانشگاه

به نام خدا

 

سال اول دانشگاه

هنوز کلاس شروع نشده  در حیاط کوچک دانشگاه قدم می زنم و به اطراف نگاه می کنم، به بوفه ی کوچک دانشگاه، که چند دختر و پسر اطراف آن جمع شده و هر کسی چیزی می خرد. یکی از فروشنده چای می خواهد، دو دختر منتظر آماده شدن ساندویچشان هستند. دختری دیگر هم با عجله  چند چیپس و پفک برداشته و پولش را به فروشنده می دهد. حیاط دانشگاه کوچک است البته خود دانشگاه هم کوچک است. دانشگاه که چه عرض کنم هنوز تابلوی مدرسه ی دخترانه آن بر بام دانشگاه است. نمی دانم چند سال است که این ساختمان جزء یکی ساختمانهای دانشگا آزاد شمال تهران شده است. نیمکتهای کنار حیاط هم همگی پراست و جای خالی ندارد. در بخش خواهران هم عده ای دختر و پسر کنار یکی از بوردها در حال دیدن نمرات ترم قبل هستند که هنوز برخی بر روی آن قرار دارد. البته مدتی از شروع ترم می گذرد شاید هم در حال فضولی در مورد نمرات بقیه هستند به خصوص دختران به دنبال نمرات پسرها و پسرها هم در حال یافتن دختران درسخوان کلاس هستند. به طرف کتابخانه می روم، هر چند کتابخانه هم  بزرگ نیست ولی به این امید که بر حسب اتفاق یک صندلی گیرم بیاید. در را باز می کنم چند میز و صندلی وجود دارد که توسط دخترها و پسرها اشغال شده است. البته دخترها بیشتر هستند. در دانشگاه ما تعداد دختران چند برابر پسرها می شود به طوری که برخی دوستان به شوخی می گویند سهم هر پسر چهار دختر می باشد. از کتابخانه هم منصرف می شوم و به سمت نمازخانه در کنار بوفه می روم. به ساعتم نگاهی می اندازم تا شروع کلاس نیم ساعتی وقت دارم. کلاس بعدی هم شیمی است و استاد هم کمی سختگیر. در نمازخانه را باز می کنم. آنجا هم چند نفری نشسته اند.ولی باز جایی پیدا می شود که بنشینم. آشنایی نمی بینم، می روم و در گوشه ای از فضای کوچک نمازخانه را اشغال می کنم.

جزوه هایم را از کیفم در می آورم. کمی با آنها ور می روم ولی افکاری که چندی است ذهنم را مشغول کرده اجازه تمرکز بر جزوه ها را نمی دهد. چند روزی است که به موقعیتم فکر می کنم. به دوران تحصیل در دانشگاه، که آرزوی خودم و بسیاری از جوانان مثل من است. اکنون در دانشگاه در حال ادامه تحصیل هستم. این آرزوی بزرگی است که اکنون تحقق یافته است. هر چند هنگامی که نام خود را در روزنامه دیدم، از قبولی خود ناراحت شدم ، چون اصلا دوست نداشتم در دانشگاه آزاد تحصیلاتم را ادامه دهم؛ ولی اکنون ناراضی نیستم. بالاخره در یک دانشگاه در حال تحصیلم هر چند دانشگاه هاروارد یا آکسفورد نیست و حتی دانشگاه تهران و شریف هم نیست، ولی دانشگاه است و هر چند رشته ام نجوم یا فیزیک نیست ولی زیست شناسی است که نسبت به آن هم علاقه دارم. اکنون خود را در یک محیط کاملا علمی می بینم ، محیطی که می توانم در آن به تحصیل علم بپردازم و به افقهای دوردست علمی فکر کنم. از خود می پرسم دیگر چه می خواهی؟ مگر هدف و آرزوی تو همین نبود؟ تحصیل در یک محیط علمی دانشگاهی! اکنون تو دانشجو هستی. بله دانشجو! از این بیشتر چه می خواهی ؟ غیر از علم چه چیز دیگری تو را ارضا می کند؟ چه دانشگاه آزاد و چه دانشگاه تهران در هر دو همین دروس را که می خوان یتدریس می کنند. گرچه بالاخره دانشگه آزادی هستی با دهها انگ و ... مخصوص خود. مانند اینکه دانشگاه آزدی ها پول می دهند و مدرک می گیرند. آنها بی سواد هستند و ...

ولی با همه ی اینها ، همینکه در یک محیط علمی هستم و به فراگیری علم مشغولم مرا راضی می کند و فرقی هم نمی کند آزاد باشد یا هاروارد.

با این تفکرات بود که وقت گذشت و زمان کلاس وقت چندانی نمانده ، با شادی خاصی که حاصل این تفکرات بود سر کلاس حاضر شدم.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/30:: 10:25 عصر     |     () نظر
 
خجسته باد این پیروزی

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/24:: 5:23 صبح     |     () نظر
 
سی و سومین روز مقاومت

بسمه تعالی
الف - اقدامات حزب الله
1- اقدامات نظامی
- انهدام 14 دستگاه تانک مرکاوا و 5 دستگاه بولدوزر و 1 فروند هواپیمای جاسوسی ارتش صهیونیستی
- به هلاکت رساندن 14 صهیونیست و زخمی کردن حدود 100 نفر
- مقابله با حمله ارتش صهیونیستی در چندین محور که در تمامی محورها دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین ، مجبور به عقب نشینی گردید .
- شلیک 250 فروند موشک به شهرها و شهرکهای صهیونیست نشین در شمال فلسطین اشغالی
2- مواضع
- حزب ا... لبنان اعلام کرد دبیر کل حزب ا... و هیچ یک از رهبران یا نیروهای این حزب در مناطقی که هدف حملات هوایی امروز ارتش صهیونیستی قرار گرفته است ، حضور نداشته اند .
ب - اقدامات رژیم صهیونیستی
1- اقدامات نظامی
- حمله در چندین محور به مناطق طیبه ، قنطره ، وادی الحجیر ، العدیسه ،‌ خیام ، عیتاالشعب که با مقاومت و درگیری شدید مبارزان حزب ا... روبرو شده و با تحمل تلفات و خسارات سنگینی مجبور به عقب نشینی شدند .
- بمباران و گلوله باران روستاها و مناطق مختلف جنوب لبنان که منجر به کشته و زخمی شدن 60 لبنانی گردید
- بمباران مجتمع مسکونی امام حسن ( ع ) در ضاحیه بیروت با بمب های هوشمند 5/2 تنی که آپارتمانهای این محل با خاک یکسان گردید . قابل توجه اینکه این عملیات در پی گزارش جاسوسان اسرائیلی مبنی بر اینکه سید حسن نصرا... به همراه رهبران و فرماندهان حزب ا... در پناهگاهی در این مجتمع استقرار یافته اند که این بار نیز ارتش رژیم صهیونیستی دچار اشتباه اطلاعاتی و عملیاتی گردید .
2- مواضع
- شیمون پرز: ایران همواره با سیاستهای ما مخالفت می کند که نمی توانیم بیش از این تحمل کنیم . ایران در برخی اقدامات حزب ا... علیه اسرائیل دست دارد .

منبع: moqavemat.ir

روزشمار جنگ 33روزه :

 http://www.moqavemat.ir/?lang=fa&state=news&pps=12&type=4&category=0&pageid=4

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/24:: 5:20 صبح     |     () نظر

 
اقتصاد علمی؟

به نام خدا

چندی قبل عده ای از اقتصاددانان در پی نامه ای انتقادی به احمدی نژاد جلسه ای با ایشان داشتند. تلویزیون هم بخشهایی از آنرا در حال پخش دارد. چیزی که امروز از آن پخش شد اظهار نظر برخی از آنها در مورد نحوه ی مصرف درآمدهای نفتی بود. که اغلب آنها معتقد عدم خرج این مبالغ به دست آمده از فروش نفت و ذخیره ی آن می باشد. من که براستی چیزی از اقتصاد نمی دانم اما مطلبی که مرا به فکر واداشته این است که اغلب این منتقدان اقدامات دولت را غیر علمی می نامند. حال این علمی که این صاحب نظران سنگش را به سینه می زنند چیست؟ بحث در این مورد بسیار وسیع است و قصد دارم در مورد آن بیشتر تحقیق کنم. واقعا ریشه علم امروز چیست؟ چرا مرتب نظرات علمی (که از منظر برخی چون وحی منزل هستند) تغییر می کند؟ اگر اصول علمی باید ثابت باشد این تغییرات برای چیست؟ و این در حالی است که خود غرب به دورانی رسیده که دیگر بر علم هم اعتمادی ندارد یعنی به دوره ی نسبیت علم رسیده و دیگر اصول علمی هم مطلق و ثابت نیستند. اینان که بنای تمدن خود را بر علم تجربی و محض بنا کرده و حتی برای آن در حد وحی ارزش قائل شده و برای تک تازی آن دین را از عرصه مبارزه ی خود خارج کردند، حال به دوره پایان علم رسیده اند. آیا این پایان تمدن غرب نیست؟ حال چرا اهل فکر ما اینگونه اصول علمی را وحی منزل می دانند؟

اما مطلب دیگر این است که در نظرات این کارشناسان اقتصاد تکیه بر علم و تجربیات غرب شده است. باید توجه داشت بر ریشه های این علم که مبتنی است بر بی دینی و انسان محوری و دیدگاه های ماتریالیستی که به کلی منکر خدا بوده و طبیعت را خالق خود می داند و انسان را به عنوان برترین موجود طبیعت خدای آن.( برا ی مطالعه بیشتر به کتاب شوالیه های معبد نوشته هارون یحیی مراجعه کنید).

اما با مطالعه به منابع شیعی در احوالات و دستورات ائمه از زمان حکومت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) تا حتی احادیث مربوط به حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) به مطالبی عکس نظریات این کارشناسان که نظریات علمی خوانده می شود مواجه می شویم. در زیر برای اختصار به چند حدیث اشاره می کنم:

 

  • امام صادق(ع):

چون رستاخیز قائم بیآ غازد، قطایع از میان می رود و دیگر اقطاعی در میان نخواهد بود...

بحار52/309

قطایع: زمینهایی که حکام به دلیل به اطرافیان و نزدیکان خود می بخشند

 

  • امام باقر(ع):

همه اموال جهان، در نزد مهدی(ع) گرد آید ، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین ، آنگاه مهدی به مردمان گوید" بیایید  و این اموال را بگیرید اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آن قطع رحم کردید و خویشان خود را رنجاندید، خونهای بناحق ریختید ومرتکب گناهان شدید، بیایید و بگیرید."

خورشید مغرب/33

 

البته بحث در این مورد وسیع و پیچیده است.و غرض از نوشته آن بود که اینان که هر روز را چماغ علم رئیس جمهور و یا حتی احکام اسلامی را غیر علمی می خوانند روشنتر و عمیقتر بیاندیشند.و به این نکته توجه کنند که تجربیات دیگر کشورها هم براساس اقتصاد سرمایه داری حاکم بر جهان است و علم را هم اینان تفسیر می کنند و دلیل نیست که درست و صحیح باشد هر چند در این وانفسای سرمایه داری و انسان محوری به جای عدالت و خدامحوری ما هم از تاثیرات آن بی نسیب نیستیم اما می توانیم در راه اسلامی کردن اقصاد خود قدمهایی برداریم هر چند که با اصول به اصطلاح علمی؟! غربیان منافات داشته باشد.

چند منبع مطالعاتی:

-         در آمدی برنقد مبانی علوم جدید/ اسماعیل شفیعی سروستانی

-         شوالیه های معبد مبانی  نظری فرماسونری جهانی/هارون یحیی

-         عصرزندگی/ محمد حکیمی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/17:: 11:13 عصر     |     () نظر
 
روزهای خیام

بنام خدا

روزهای خیام

 

دختر عزیزم،

مدتی است که با اصرار از من می خواهی راجع به پدربزرگت سخن بگویم بهتر دیدم که به جای سخنان پراکنده چند خطی برایت بنویسم. گرچه قصد دارم زندگی نامه اورا در کتابی بیاورم.اما با توجه به اصرار زیادت بخشی از زندگی اورا که بیشتر مد نظر توست برایت جداگانه بنویسم.

سارای عزیز،

وقتی دفتر خاطراتم را ورق می زنم، هیچ دوره ای را از روزهای خیام دوستتر نمی دارم. روزگاری که در کنار استاد، دوش به دوش هم کمر همت به کشف ناشناخته های جهان آفرینش و زیبایی های خلقت می پرداختیم. در آن روز ها ما هر دو، سری پر شور و حرصی ناتمام برای دانستن داشتیم. ما همراه دو فرزندمان آرزو و امید ده سال از بهترین سالهای عمرمان را علی رغم دوری از دوستان در سیاره آ-2250 و یا همان خیام گذراندیم.

ده سال از زندگی مشترکمان می گذشت، با سفینه جستجوگر 10 که مخصوص سفر های طولانی فضایی بود در میان استقبال ناکاتا ، ریاست مرکز تحقیقاتی خیام و عده ای از کارکنان آن بر سطح خیام فرود آمدیم. این نام را اولین کسانی که پا به این سیاره گزارده بودند به مرکز تحقیقات فضایی پیشنهاد دادند که با استقبال آنان روبرو گردید. همان طور که خودت می دانی پدربزرگت، استاد احمدی یکی از دانشمندان برجسته عرصه "فناوری زیست فضا" در زمان خود بود. با توجه به دانش و سابقه کاری او ریاست 10 ساله مرکز بر عهده او گذاشته شده تا سیاره را برای سکونت دائمی آماده کند. پس از ورود به سیاره بطور موقت در خانه استاد ناکاتا بهترین زیست شناس فضا در عصر حاضر و استاد هر دوی ما در دانشگاه شیراز اقامت کردیم.

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/12:: 11:23 صبح     |     () نظر
 
جای خالی خیال

به نام خدا

 

داستان و قصه شاید از همان ابتدای خلقت مود توجه انسان بوده است و هر زمان ودوره ای بنا بر مقتضای زمانی و مکانی خود شیوه متفاوت به خود گرفته است. اهمیت این مسئله به قدری است که خداوند در قران کریم و دیگر کتا بهای مقدس بسیاری زا مطالب را در غالب داستان و قصه بیان می کند. پس اهمیت این مقوله غیر قابل کتمان است. اما مطلبی که می خواهم امروز بر آن تکیه کنم بحث جدید نیست اید عده زیادی در مرود آن بحث های علمی هم کرده باشند. این موضوع مقایسه ای از موفقیت داستان نویسی در غرب و ایران است.

این سوال شاید برای خیلی ها پیش آمده باشد که چرا در غرب داستان نویسی و رمان نویسی با این موفقیت های خیره کننده همراه است ولی در ایران این موفقیت ها به چشم نمی خورد و یک داستان نویس هرگز نمی تواند با صرف نویسندگی گزران زندگی کند چه رسد به کسب شهرت و ثروت. چرا کتابی همچون هری پاتر اینگونه در دنیا هواخواه دارد که مدتها منتظر جلد بعدی آن به انتظار می نشینند و یا حتی خود برای آن ادامه می نویسنند؟ چرا کوچک و بزرگ ، تحصیل کرده و غیر تحصیل کرده با آن به خوبی ارتباط برقرار کرده اند؟  چه عناصری موجب این قدرت و قوت کتاب شده است؟ آیا فقط صرف قدرت نویسندگی نویسنده است؟ آیا تفکر خاصی پشت این کتاب ها نهفته است؟چرا در کشور ما این پیشرفت حاصل نشده است؟ چرا نویسندگان ما به چنین شهرتهایی دست نی یابند؟ و اگر کسی هم شهرتی می یابد صرف عقاید و رفتارهای اعتقادی و سیاسی اش است نه فن نویسندگی و هنرش.

نظر من بر این است که از جدای بحث تفاوت سنتی فرهنگ ما با غرب و از این که فرهنگ ما بیشتر از قصه و داستان به شعر علاقه وافر داشته که حتی قصه ها و داستان ها را هم در غالب شعر بیان می کردند و این که البته در شعر موجز گویی و اشاره و استعاره گویی مرسوم است و در داستان تفصیل و شرح و بلند نویسی؛ دلایل دیگری هم در این امر دخیل هستند. یکی از این دلایل این است که در کتاب هایی مانند هری پاتر گرچه در آن جنگ خیروشر و خوبی وبدی گنجانده شده ولی این برای نویسنده هدف و اصل نبوده  چرا که این در ذات هر بشری است که خوبی را بر بدی ترجیح می دهد و مردم هم در قصه ها و حتی فیلم ها هم به دنبال پیروزی خیر بر شر هستند. این یک اصل پذیرفته شده است. اما بر خلاف نویسندگان ما نویسندگان غربی به لذت و بهجت خواننده از داستان اهمیت وافری می دهند. و به این دلیل عنصر خیال را با قوت و قدرت پرورش می دهند. نویسندگان ما برای تعهدی که مبنای نوشته ی آنهاست بسیار ارزش قائلند و حتی شاید این موضوع است که باعث شده آنها به شدت واقع بینانه بنویسند و عنصر خیال را در کمترین حد خود به کار برند و شاید این مسئلهاست که موجب می شود آنها بیشتر از اینکه به فکر لذت خواننده از نوشته خود باشند به فکر انجام تعهد و رسالتی هستند که برای خود قائلند. این موضوع همه نویسندگان ما را شامل می شود خواه مذهبی و سیاسی باشند و یا حتی غیر مذهبی و مخالف دولت. همه به علت رسالتی که برای خود قائلند کمتر به لذت خواننده می اندیشند و این است که در بیشتر داستان ها شما با رنجها و سختیها مواجهید که البته گاهی ختم به خیر می شوند و گاهی هم نه. من نمی خواهم عنصر تعهد در نویسندگی را خدشه دار کنم اما باید به لذت خوانند هم توجه کرد. در کمترین حد خود در مورد کودکان و نوجوانان باید این عامل را در نظر داشت. و صد البته نباید لذت خواننده هدف قرار گیرد و نوشته را از تعهد تهی گرداند.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/12:: 11:19 صبح     |     () نظر
 
PRESS TV

چندی است شبکه انگلیسی زبان PRESS TV راه اندازی شده است. شبکه ای که واقعا جای خالی آن احساس می شد. این اتفاق مبارک را تبریک می گویم. اما باید مواظب بود که این شبکه مانند برخی شبکه های برون مرزی ما گرفتار روزمرگی و مخاطب زدگی نشود تا برای به دست آوردن مخاطب برخی اصول را فدا کند و برخی چیزها که برای بینندگان داخلی حرام است برای بییندگان خارجی حلال باشد. که این دو گانگی برخورد با توجه به اینکه در داخل هم عده زیادی توانایی دستیابی به آنها را دارند موجبات برخی شک و تردیدها را باعث می شود. ولی یک شبکه آن هم فقط خبری کافی نیست باید که بیشتر کار کرد به خصوص در مرود کارهای نمایشی و هنری.

اما مطلب دیگر هجمه برخی رسانه های خارجی به این شبکه است که این نشان دهنده موفقیت این شبکه در جذب مخاطب است. باید که در این راه اصولی تر و ثابت قدم بود و از هجمه ها و فشارهای تبلیغاتی نهراسید. باید حرفه ای و قوی عمل کرد باید در ارائه برنامه دقت زیادی به خرج داد به خصوص که شبکه به زبان انگلیسی است باید که شبکه صد درصد از اشتباهات ادبی و محاوره ای و زبانی و املائی به دور باشد که این اشتباهات باعث کاهش محبوبیت و قوت شبکه می شود. در این شبکه باید که فرهنگ ایران و اسلام به خوبی نشان داده شود. و بلاخره باید که قوی و محکم وارد شد که اگر ضعیف عمل کنیم نتایجی بدتر از عمل نکردن در بر خواهد داشت.

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/5/10:: 7:14 عصر     |     () نظر
 
درد روزگار ما

مطلب زیر نامه ای است که آقای شفیعی سروستانی مدیر موسسه موعود نوشته ام

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای سروستانی سلام علیکم

با آرزوی موفقیت برای شما و همکاران گرامی تان در مجله موعود

روز گذشته(پنج شنبه 28 شهریور86) درد دلهای شما را شنیدم. این سخنان از دل برآمده، درد دل هر دردمند و شیعه واقعی امام زمان است.چه بگویم که خود بیشتر واقفید بر اوضاع و احوال جامعه. از ما خواستید که دیگران را دعوت به شرکت در این مجالس کنیم. اما کاری بس مشکل از ما خواستید. من طی این بیست ماه فراوان کوشیده ام که دیگران را دعوت به شرکت در این سلسله نشستها کنم. از نزدیک ترین افراد خانواده تا دوستان تا حتی تبلیغ در وبلاگم. حتی افراد مذهبی و مومن تر از خودم را هم دعوت کردم اما جز یکی از دوستان که البته اوخود بیش از من راغب به این مسائل بود، جوابی نگرفتم. در این مورد اندیشه کردم و به این نتیجه رسیدم که در این مورد به ایشان حرجی نیست. مشکل اصلی و اساسی در گوینده (خودم) می باشد، وقتی نزدیکترین افراد خانواده و یا حتی افراد مذهبی هم دعوت مرا اجابت نمی کنند، مشکل از دعوت نیست مشکل من دعوت کننده ام که با ناپاکی و ناخالصی و گناهان فراوان سخنانم اینچنین بی اثر شده است. وقتی فرد ضعیفی چون من گرفتار هوسها و گناهان شده و یاد خدا و امام زمان لقلقه زبانش و شاید هم خدای نکرده (امیدوارم حداقل اینگونه نباشد) دکانی برای خودنمایی؛ چه توقعی دارید؟ من کرا دعوت کنم؟ پیش از این تصورم بر این بود که افراد شاید به این امر مهم، امام زمان، اهمیت لازم را  نمی دهند و از این روست که جواب مثبتی از ایشان نمی گیرم، اما چندی است که متوجه این موضوع شدم که بیش از غفلت از موضوع، ضعف فراوان گوینده است که تاثیر سخن را به کمترین حد خود رسانده است. همانطور که وبلاگم که یک سالی است ایجاد شده در مقایسه با وبلاگهای دیگر مشاهده کننده چندانی ندارد.

البته همه این مطالب باعث نمی شود که من دست از سخن از امام زمانم بردارم. شاید کمترین تاثیرش یادآوری او در ذهن و فکر و قلب خودم باشد اما از خود امام طلب یاری می کنم که مار را در یاری خودش یاری بفرماید.

واما بعد...

مطلب بعدی غفلت مسوئلین و جامعه از این موضوع است. نمی دانم از کجا بگویم. وقتی با کسانی که حتی سالهایی از عمرشان را در جبهه گذرانده اند سخن از امام زمان می گویی و جوابهایی از او می شنوی؛ نمی دانی که متعجب شوی ویا گریان. غربت آقا تا به این حد رسیده که رزمندگانش هم اینگونه از او اظهار بی نیازی می کنند. وقتی سخن ظهور امام می گویی، می پرسند که آیا تا به حال امام زمان را در خواب دیده ای؟! مگر ما برای خواب دیدن امام زمان از او سخن می گوییم؟ و یا می گویند که ما الان نیازی به امام زمان نداریم، دنیا که دارد پیش می رود مردم دنیا هم که دارند زندگی می کنند فقط در فلسطین و عراق است که جنگ است. و بقیه مردم دنیا در امنیت و آسایش هستند و فقط در ایران است که به مردم ظلم می شوند و آمریکا و اروپا مردمشان در رفاه و امنیت و عدالت به سر می برند. همان مطلب که خود فرمودید؛ اگر به اندازه بنزین جزع و فزع می کردیم ، در ظهور آقا تاخیری نمی افتاد. اما جناب آقای سروستانی ما نیازی به امام نداریم، دنیا که پیش می رود، نان و آب ما هم که می رسد مردم دنیا هم که در صلح و صفا کنار هم زندگی می کنند امام بیاید که چه کند؟ کدام ظالم! را از بین ببرد؟

آقا شفیعی در جواب کسی که نیازی به امام خود نمی بیند چه بگویم؟ البته من مثال پدر خانواده را به او زدم، چون او هم پدر خانواده است. گفتم که اگر شما روزی به مسافرت بروی مسافرت شاید چند ماهه و چندساله و در این مدت هم خانواده و فرزندانت از نظر مالی تامین باشند آیا باز هم آنها  از تو و تو از آنها بی نیازی؟ آیا همین قدر که پول و غذایشان برسد کافی است؟

اما چه بگویم که دیدگاه ما آنچنان دنیایی شده که همه چیز حتی امام زمان را فقط با مادیات می سنجیم و ائمه را فقط برای رفع گرفتاری و شفای بیماران خود می خواهیم.این یک تجربه شخصی بود درمورد یک فرد مذهبی و جبهه رفته، اما درسطح وسیع جامعه ودولت قضیه اسفناک تر است. وقتی دولت آقای احمدی نژاد آمد و ایشان در سازمان ملل با نام امام زمان سخنان خود را شروع کرد و با دعای فرجش پایان برد ، همه گونه حمله و هجمه را به خود دید، فقط به خاطر نام بردن از امام زمان. ازتهمت انجمن حجتیه تا دیدن هاله دور سر، تا .... من انتظار بیشتری از ایشان داشتم اما شاید همین شرایط ناآماده جامعه باعث شده که ایشان به طور آشکارا در این زمینه عمل نکنند و شاید علت دیگر مشکلات داخلی و رفع کاستی های به وجود آمده از قبل و مشکلات سیاسی و اقتصادی گذشته و سنگ اندازی دشمنان خارجی و رقبای داخل ایشان باشد که  قسمت اعظم وقت و توان دولت را می گیرد. و همه اینها و شاید هم علل دیگر که شما بیشتر واقف باشید او و دولتش را به خود مشغول داشته است. اما مشکل آنجاست که برخی روحانیان ما با صحبت در مورد امام زمان مخالفت می کنند و حتی او را یک مفهوم می خوانند و ایشان را فاقد که جنبه واقعی و حاضر و زنده می دانند. روحانیت شیعه دوازده امامی و اینگونه تفکر؟! صداو سیما هم که بیشتر به کارهای ظاهری و دعا و چند خط شعر در شب جمعه بسنده کرده است و البته همین را هم عده ای تاب نمی آورند و آنرا متهم به اشاعه خرافه پرستی و زمینه ساز ظهور مدعیان دروغین می کنند. اما جای برنامه هایی قوی و محکم و همه جانبه  همانند پایان دوران در این میان خالی است .

از این هم که بگذریم، بحث دیروز فرقه سازی در دنیای اسلام بود. با توجه به آماری که ظهور و بروز فرقه های جدید در کشور ما و تمام کشورهای اسلامی ارائه می شود واقعا باید ترسید و من حتی از خودم هم می ترسم که این انحرافات حتی نکند به خودم هم سرایت کند. با این همه هجمه ی دشمن دانا و غفلت یاران خواب زده و غفلت زده و گاهی جاهل چه باید کرد، جز اینکه دعا کنیم که خود وخانواده دچار این انحرافات نشویم. اما متاسفانه نه تنها ما که برخی دولتمردان هم به گفته شما و سخنران گرامی از این موضوع غافلیم ووقتی مطلب بازگو می شود اظهار تعجب می کنیم. وقتی در کتاب فروشیها کتابهای عرفان بدون دین و بدون خدا توزیع می شود و کسی هم نیست که پاسخگوی این اراجیف شود، و یا در سطح جامعه عرفان های گیاه خواری و... تبلیغ می شود چه باید گفت و این با وجودی است که برخی برای مقابله با این عرفان های دروغین و شیطانی اساس عرفان را زیر سوال برده و کفر می خوانند؟! وقتی سخن از حمله آمریکا به میان می آید و جواب حمایت امام زمان از کشورمان را می دهی با تمسخر و ریشخند آنها مواجه می شوی چگونه باید از امام زمان حرف بزنی و این درحالی است که همین شخص تحصیل کرده و پرادعا با دیدن یک تصویرمجسمه ای و ارتباط آن با مسخ شدن به علت توهین به قرآن مواجه می شود ومی بینی که همین شخص چگونه این را باور دارد ولی حمایت امام زمان از شیعیانش در مقابل آمریکا را باور ندارد آن هم در ایام شهادت امام حسین  و زیر خیمه عزای حسین، چه باید گفت جز اینکه مسئولین ما در سالهای پس از جنگ چه کار فرهنگی کردند که آن فهم و درک و ایمان رزمندگان ما در این نسل به اینجا کشیده شده است. شاید برخی از آنها هم به عمد می خواستند آن فضای روحانی و ایمانی جبهه ها پس از جنگ تمام شود و وارد شهرها نشود. تا به راحتی به آمال و آرزوهای دنیوی خود برسند.

خداوندا ببین غربت ولی ات را، ببین غربت فرزند زهرا را ، ببین غربت دین و شریعت پیامبرت را ، ببین غربت شیعه را ، ببین غربت یاران حجتت را. خداوندا بر این غربت و بی کسی ما و براین مظلومیت فرزند پیامبرت، و آخرین حجت خود پایان ده. و چشمان گنه کار ما را مرهون دیدار آن نور خود قرار بده.

اما جناب آقای شفیعی سروستانی صحبت در این باره، سخن هفتاد من کتاب است که آخر هم به جایی نرسد. و البته آنچه که به جایی نرسد فریاد است. این درد دلی بود با شما. امیدوارم که وقتتان را نگرفته باشم. منتظر راهنماییهای شما در مورد راهی که در پیش گرفته ایم هستم.

 

با آرزوی موفقیت شما و دوستان و رضایت امام زمان از شما

شاید خدامی از خدام حضرت

آقایی

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/4/29:: 8:50 صبح     |     () نظر
 
سوم تیر

دیروز سوم تیر بود. سالروز انتخابات ریاست جمهور و انتخاب جناب احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران اسلامی.

نکته ی کوتاهی که می خواهم بگویم این است که  نکند حامیان احمدی نژاد که البته خودم هم یکی از آنان هستم اشتباه دوم خردادی ها را تکرار کنند و از این روز یک بت بسازند که صد البته اول دودش به چشم گفتمان عدالت محور که اکنون سکان دارش احمدی نژاد است و سپس به چشم مردم که دل به موفقیت این گفتمان بسته اند  و نیز به چشم امیدواران و منتظران ظهور امام زمان که یگانه عدالت گستر جهانی است می رود. این روز را نه یک روز بلکه به یک جریان تبدیل کنیم و از گرفتار آمدن در آن بترسیم و بترسیم که با بیش از اندازه بزرگ کردن آن دچار عجب و غرور شویم. مبادا اشتباه دوم خردادی ها  تکرار شود که در نهایت به شکست گفتمان گفتگوی تمدنهای خاتمی و سیاست تساهل و تسامح او  منجر شد.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید محمد باقر اقایی 86/4/4:: 5:43 صبح     |     () نظر
<   <<   16   17   18   19   20      >
درباره
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
جلوه او
جاءالحق و زهق الباطل
آیت الله خامنه ای
آکادمی مطالعات ایرانی
اسلامیکا
اطلاعات حکمت و معرفت
المیزان
اندیشکده یقین
انجمن ایرانی تاریخ
انجمن منطق ایران
انجمن علمی - پژوهشی تاریخ
انجمن جامعه شناسی ایران
انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ
بانک اطلاعات نشریات کشور
بنیاد دکتر محمود افشار
بنیاد دکتر فردید
بنیاد حکمت اسلامی ملاصدرا
بنیاد دائره المعارف اسلامی
بنیاد بوعلی سینا
بنیاد پژوهشهای اسلامی
بنیاد اندیشه اسلامی
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
بنیاد دکتر افشار
بنیاد دکتر حسابی
پایگاه اطلاع رسانی نقشه راه
پایگاه تاریخی میر طاهر حسینی
پژوهشگاه علوم انسانی
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات
پژوهشکده تاریخ علم
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پژوهشکده تحقیقات اسلامی
پژوهشکده باقرالعلوم(ع)
راهنمای فلسفه در اینترنت
دیوان شعرا
رضا داوری اردکانی
رحیم پور ازغدی
حجره طلبگی
دائره المعارف بزرگ اسلامی
کتابخانه تبیان
سایت علمی نخبگان جوان
دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
فلسفه نو
کتابخانه دیجیتال نور
مجلات تخصصی نور
مجمع عالی حکمت اسلامی
مجله سمات
هم اندیشی
علم دینی
وبلاگ نویسان ارزشی
سایت تخصصی تاریخ اسلام
فلسفه و عرفان اسلامی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
علوم اجتماعی اسلامی ایرانی
کانون اندیشه جوان
تاریخ نوشت(دکتر عبدالله ناصری طاهری)
ترجمان
دکتر ابراهیم دینانی
دبیرخانه انجمن های علمی حوزه
دانشگاه و فرهنگ
دکتر مهاجرنیا
مرکز تحقیقات امام علی(ع)
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
موسسه مطاعلات تاریخ معاصر ایران
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
مرکزتحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) روابط
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
عبرت پژوهی تاریخ
فرهنگ امروز
حکمت نوین اسلامی( خسروپناه)
علوم اجتماعی اسلامی ایرانی
فرهنگستان زبان و ادب پارسی
فرهنگستان علوم اسلامی قم
پژوهشگاه دانشهای بنیادین
طاقچه
چوک
فلسفه شریف
دکتر حسینعلی نوذری
دانشنامه جهان اسلام
بنیاد سمات
شورای گسترش زبان وادبیات فارسی
کنگره پیشگامان پیشرفت
فتوح اندیشه
فرزند ازادی
علی صفاری حائری
فلسفه علم هگل
کتابخانه ملی ایران
کتابخانه مجلس شورای اسلامی
مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی
موسسه شیعه شناسی
مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی
مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی
مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
معرفت
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
نقشه راه
Institute of Historical Research (IHR)
The Center for Teaching History with Technology
Islamicwisdom
socialhistory
social science reaserch network
jstor
ProQuest
آرشیو یادداشت‌ها